خدای من

خدای من ،سلام منم مزاحم همیشگی / خدای من چطور بگم؟... یه خواهش همیشگی

میدونم از من غمگینی، بد قولی کردم به خدا / منو ببخش خدای من که مدتی بودم جدا

آره آخه میفهمیدم که آدما عوض شدن / رابطه ها هم ولی خب... پر از حرف و غرض شدن

خدای من تو میدونستی که دارم خراب میشم؟ / تو میدونستی که دارم آماده ی عذاب میشم؟

به خدا شرمنده شدم از این همه خطا ولی / میدونم که تو باز منو تا ته قصه میبری

تو مهربونی ولی من همش مایه ی شرمتم / حقمه به خدا قسم که بندازیم تو شهر غم

تو پاک و بی گناه و من همش پر از گناه شدم / تو نور و زیبا و قشنگی ولی من سیاه شدم

ببین که من چه قدر سریع شبیه آدما شدم / آدمایی که روز به روز از خداشون جدا شدن

راستی دیگه نمازمم بوی خدایی نداره / نمازی که بی تو باشه دیگه صفایی نداره

از خودمم که چی بگم؟هیچی نگم قشنگتره / قرار باشه بی تو باشم، بمیرم خیلی بهتره

خدای من تازگیا یه حسی آزارم میده / بهم میگه بی تو شدم، به خدا بیذارم دیگه

از عاشقا که چی بگم؟ هیچی نمونده ازشون/ فقط یه اسم، یه یاد پاک ، فقط همین خاطرشون

خدای من، عزیز من، چرا ازت جدا شدم؟ / اشتباهم کجای کار بودش که بی خدا شدم!

به خدا بی خدایی هم با عشق تو خداییه / خدای من تو هستی و کی کاره تو جداییه؟

خدای من فدای تو، یه بار دیگه منو ببخش / توی دلم بیا بشین و مثله خورشید بدرخش

خدای من، همه میگن با تو بودن قشنگتره / ولی توی کار که میشه خدا از خاطر میپره

فقط همین با تو بودن نشون با خداییه / تو بازی زندگی هم نشون ناخداییه